کریم شعبانی؛ علی گرانمایه پور؛ شهناز هاشمی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی راههای تشخیص اخبار جعلی در رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بوده، زیرا سرعت انتشار خبر جعلی در رسانههای نوین و تأثیر سوء آن بر افکار عمومی، در مواردی غیرقابلجبران است.روش مطالعه حاضر کیفی و جامعه آماری آن شامل خبرگان حوزه علوم ارتباطات، رسانه و خبررسانی، که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی (ارجاع زنجیرهای) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخابشدهاند، بود. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته به مدت 1720 دقیقه و به تعداد 15 مصاحبه با شرط اشباع نشری به دست آمد و جهت اعتبار سنجی تحلیل تماتیک از روش دریافت بازخورد مشارکتکنندگان استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از نرمافزار MAXQDA 2020 و روش تحلیل تماتیک انجام گرفت.نتایج تحلیل، در غالب 439 مفهوم کلیدی و 57 کد ، 12 تم فرعی و 5 تم اصلی «شاکله محتوایی»، «عامل نشر»، «منبع خبر»، «قوانین» و «الگوریتمهای ماشینی» شکلدهی شدند.تفسیر و تحلیل دادهها نشان داد که تشخیص اخبار جعلی در رسانه و شبکههای اجتماعی در ایران بیش از هر چیز نیاز به تشکیل پایگاه دادهای جهت مقایسه و الگوبرداری شیوههای نگارش خبر جعلی و تشخیص آن داشته است و باید پژوهشهای بیشتری درزمینه ی تحلیل محتوا به زبان فارسی صورت گرفته تا درک بهتری از الگوهای نوشتاری خبر جعلی به زبان فارسی به دست آید.
علی قاسمی جهان؛ شهناز هاشمی؛ علی گرانمایه پور
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تحلیل کیفی و ارائه مدل فرایندی برای ترجیح رسانههای غیررسمی برای کسب اخبار بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه مبنایی (مدل سیستماتیک اشتراوس و کوربین) انجامشده است. نمونه تحقیق، مشارکتکنندگان بالقوه از اساتید و صاحبنظران، مدیران ستادی و مدیران اجرایی رسانههای فعال در سطح تهران بودند. ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تحلیل کیفی و ارائه مدل فرایندی برای ترجیح رسانههای غیررسمی برای کسب اخبار بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه مبنایی (مدل سیستماتیک اشتراوس و کوربین) انجامشده است. نمونه تحقیق، مشارکتکنندگان بالقوه از اساتید و صاحبنظران، مدیران ستادی و مدیران اجرایی رسانههای فعال در سطح تهران بودند. با در نظر گرفتن اهمیت حداکثر تنوع در نمونه تحقیق و محدودیتهای موجود برای انجام مصاحبه، ملاکهایی برای انتخاب چارچوب نمونه در نظر گرفته شد. با استفاده از نمونهگیری هدفمند (بر مبنای معیارهای انتخاب) و نظری بعد از مصاحبه عمیق با 15 نمونه متخصص، اشباع نظری حاصلشده است. با توجه به شیوع کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، شیوههای متنوعی برای مصاحبه استفاده شد (حضوری/ تلفنی/ مجازی (واتساپ و اسکایپ). پروتکل مصاحبه عمیق بر مبنای مرور ادبیات پژوهش و مبانی تجربی تدوین و مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل دادههای از کدگذاری نظری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد. برای اعتباربخشی به یافتهها از ملاکهای گوبا و لینکلن (قابلیت اعتبار، انتقالپذیری، اطمینان و تأیید پذیری) استفاده شد. یافتهها و نتایج نشان داد که در انتخاب رسانه؛ فاکتورهای اخلاق رسانه، کارکرد رسانه، پایگاه و منبع، سودمندی درک شده، سهولت در دسترسی و استفاده، لذت درک شده، عوامل اجتماعی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل تکنولوژی، عوامل بافتی، عوامل روانشناختی مؤثر بوده و دو راهبرد سازمانی و فرا سازمانی برای این انتخاب مؤثر بوده و دارای پیامدهایی در سه بعد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.